- نمی دانم چطور عرشه عالم ، این کشتی کوچکی که قرار بود ما را از دریای زمان به قیامت برساند ، این قدر کثیف شد که دیگر نمی توان افق را دید. تلاش برای بهبود شرایط ، به مدد حرص و جهل مان از این سمت و راحت طلبی و دلبستگی مان از آن سمت ، کند و کم رمق است. از تواتر مشاهده وضع نامطلوب ، باورمان زخم خورده و چیستیمان و اینکه وضع مطلوبی هم هست ، از یاد رفته. می خواهم طرحی از وضع بهتر بکشم تا تلاش برای تصحیح عرشه جان بگیرد تا سفر و مسیر و مقصد دوباره به یاد بیاید.

- حرکت ساختار و روابط اجتماع انسانی به سمت ایده آل ، با نظر به تاثیر پذیری عمیق کیفیت زندگی انسانی و باتبع سعادت و شقاوت نوع بشر از آن ، اولین گام و اولویت در پاسخ ما ، به سوال چه باید کرد ، ادراک شده. عینیت بخشیدن به این هدف در مقیاس کوچکی از اجتماعات انسانی ، عملی و موجه به نظر می رسد. ما سفر رسیدن به دستگاه مرکب ایده آل را ، از آفرینش جزء ساده ایده آل ، شروع می کنیم.