از بیرون که به معصومیه نگاه می کنی ، مسجدی را می بینی که به پشتوانه حجره هایی از علم بنا شده؛انگار حجره های عالمان پشتوانه خدا شده.این اشتباه است چون حجره هایی از فقر باید دور خانه خدا بنا شود.

از داخل که به معصومیه نگاه می کنی ، مسجدی را می بینی که پشت به خیابان عوام دارد و حجره های عالمان دور آن فقط چیده شده اند. این اشتباه است. پشتِ خانه خدا فقط باید به آسمان باشد و عوام باید از حجره های فقر به آن وارد شوند،نه از در پشتی. بیشتر به نظر ، حجره های معصومیه دور سالن آمفی تئاتر حلقه زنده اند. انگار از مسجد و عوام بریده اند و به آمفی تئاتر گرویده اند. هرچند می خواهند مسجد را هم از دست ندهند. مثل من.

کلیت معماری معصومیه با جزء آن که کاشی کاری و مقرنس کاری و گنبد و گلدسته های اسلیمی و توحیدی آن است ، تناقض دارد.