نه ماندن

قطعه ی کوچکی از عالم بیکران

ازمحلال صنعت گردشگری

یک دشمن جدی همیشه برای ملت ها می تواند مایه وحدت و حرکت باشد. پیشرفت آمریکا و روسیه ، ربط به دشمنی با آلمان و متحدانش دارد و  پیشرفت ژاپن به دشمنی با آمریکا و روسیه و پیشرفت چین به دشمنی با ژاپن و انگلیس .

 زیاده روی نیست اگر بگوییم هر جا حرکت و جلو رفتی است در سایه تضاد و تقابلی پدید آمده و دوری از جنگ برای ملت ها زمینه ساز استحاله و ابتذال بوده است.

دشمنی با آمریکا برای ما ایرانیان هم برکات زیادی داشته و دارد. اگر ما دشمنی و مقاومت در برابر آمریکا را انتخاب نمی کردیم، حتما از نظر اقتصادی، علمی و فرهنگی در وضعیت رقت باری زندگی می کردیم. اخیرا هم در اثر همین دشمنی ، آمریکا ضربه مرگباری بر ما وارد کرده .

کیف دارد که آدم دشمن بزرگی مثل آمریکای جنایتکار داشته باشد. دیگر هیچ گردشگر اروپایی ای به ایران نمی آید . به عبارت دیگر از این به بعد، کمتر توریستی پیدا می شود که پایش را به ایران بگذارد. واقعا ضربه ی مهلکی ست. هاهاها ...

ما هم کماندو های آمریکا را می گریم کلاغ پر می بریم و خفت می دهیم و پس می فرستیم . ما آنها را تحقیر می کنیم. خخخخ ...

آمریکا حق دارد. این نتیجه پافشاری ما بر دشمنی سر سختانه مان با آمریکاست. حتما کسانی که به کشور دشمن آمریکا مسافرت می کنند ، باید مجازات شوند. حالا اروپایی ها باید بین آآآآآآمریکا رفتن و به ایران آمدن یکی را انتخاب کنند و البته برای همگان واضح است که انتخاب انسان اروپایی چه خواهد بود.

آنچه پرسش من و مایه این نوشته است این است که اگر ماهیت حرکت ما به عنوان انقلاب اسلامی ، یک تحول و انقلاب فکری برای عالم انسانیت است، این دشمنی مانعی برای آن نیست؟
۰۵ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سجاد شیرازی

ایده های آفیس

دنیا و هرچی توشه برای ما خلق شده . ما می تونم و یا شاید باید اونو به بهترین شکل بسازیم و به استخدام بگیریم . یه دفتر کار خوب میتونه خیلی به خلاقیت و بازده کاری هر کسی اضافه کنه .
تو فکر یه دفتر کار بودم . توی سایت houzz یکم جستجو کردم تا یکم ایده داشته باشم. نتیجش اینا شد. باقیش هم توی ادامه مطلب هست . می زارم اینجا تا یادم نره ، دنیا رو باید ساخت .

ادامه مطلب...
۲۱ دی ۹۴ ، ۱۱:۵۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سجاد شیرازی

مهمترین انتظار مردم از طلبه ها

۰۹ دی ۹۴ ، ۱۱:۰۶ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سجاد شیرازی

بگذر ...

خدایا از ما بگذر ، ما آلوده ی دنیا شده ایم ، امروز برای دعوت به جهاد دیر شده . از ما خواستی تمدن بسازیم؛ تمدن خوی مارا شهری کرده. تمدن برای مسالمت است نه جنگ و مجاهدت .

خدایا شنیده ام با شیخ زکزاکی چه شد، می دانم در سوریه چه فتنه ای بر پاست، می دانم خیر و شر شاید بیشتر از همیشه به جنگ هم آمده اند. اما خدایا مرا معاف کن . ما شهری شده ایم و منتظر فصل بعد خندوانه ایم. ما میخواهیم سلامت باشیم و اقساط مسکن مهرمان را بپردازیم. فوق لیسانس بگیریم و برای دکتر شدن آماده شویم. خدایا دکتر ها که نمی جنگند. خدایا چرا آراممان نمی گذاری . تمدن اسلامی به آرامش احتیاج دارد، علوم انسانی اسلامی به خلوت و آرامش احتیاج دارد. اقتصاد اسلامی در تلاطم شکل نمی گردد ، ثبات می خواهد.

کاش اینقدر گلاویز شرّ نمی شدیم. ما به آرامش احتیاج داریم.


۲۹ آذر ۹۴ ، ۱۱:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سجاد شیرازی

هنوز خدا امید دارد

هنوز خدا امید دارد ، به من ؛ بعد از این همه موج موج غفلت و عصیان و فرار کردن و گرفتاری های خود ساخته ام در دام دنیا ؛ هنوز خدا به من امید دارد . هنوز خدا رها نمی کند ... هنوز پرچم های امید ، رویا های وصال ، حضور در محضر انسان های خوب خدا ، احساس خوب و خنک لقاء الله ، همان تصور بهشتی که گاهی در یک خواب و رویا یا در میان یک شعر یا مصاحبت بویش به دماغم می خوردو می خواهم از خوشی بمیرم ، همان تنها نشانم از  جایی که می روم ، هنوز هست.

کلاس های حوزه شروع شد. با حوزه و کلاس های حوزه کاری ندارم ولی خدایا از این بخشایش بزرگ مصاحبت با آدم های حوزه متشکرم. حوزه ی فارغ التحصیلان که در زیرزمین یک باشگاه ورزشی تشکیل می شود ، برای من بام شیراز است .

۲۶ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سجاد شیرازی

در چه حالی ؟

اگر از تو جدا باشم نباشم / به غیری آشنا باشم نباشم

من بی دست و پا در زیر تیغت / به فکر دست و پا باشم نباشم

۲۴ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سجاد شیرازی

ایمان

زید به وجود خدا و اینکه هر پیشامدی در زندگی اش مدبّرانه و بر مبنای حکمت است معتقد بود . زید آن روز داشت رنج می بُرد ، اما او در آن روز ها ، بنده ی خوب خدا شده بود و هرگز توقع نداشت مورد این عذاب دردناک واقع شود.

زید گیج و در عذاب بود .  شب ها خوابش نمی برد و می خواست جوری از زیر بار آن رنج کنار رود ، ولی تلاشش بی فایده بود و می دید ، آن رنج واقعا برایش نوشته شده بود . این اتفاق در دستگاه افکار زید متناقض به نظر می رسید . در حقیقت زید نمی توانست رابطه علّی و معلولی برای حاصل اعمال نیکش و آن وضعیت دردآور پیدا کند و این مساله خود رنج مضاعفی برای او پدید آورده بود .

زید باز فکر کرد تا از این موضوع خلاص شود . او تصمیم گرفت گناه بزرگی کند که مستحقّ آن عذاب باشد و این مساله ایمان و افکارش را از بین نبرد . 

او همان روز مرتکب آن گناه گردید .

۲۰ تیر ۹۳ ، ۱۲:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سجاد شیرازی

شروع nzbt

مروز روز شروع اجرای پروژه nzbt هست ان شاء الله. توی فاز اول باید سعی کنم تا اونجایی که می شه از ایجاد پیچیدگی جلوگیری کنم ... باید سعی کنم همه چیز ساده اتفاق بیفته ... ساده ی ساده ی ساده.
خدایا به سوی تو و به امید تو.
۰۷ تیر ۹۳ ، ۱۶:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سجاد شیرازی

فشار

انبساط رو به انفجار مغز، با اینکه تصوّر می کردم یک امر نامحسوس و ذهنی باشد اما این روز ها واقعاً و به طور محسوس به جمجمه ام دارد فشار می آورد ... می دانم همین روز ها ، آخر ترک ور می دارد و فسّم در می رود اما رضی برضائک

کار فرمای هلندی ام که نمی دانم چه طور شد که خدا نان من را به آن وصل کرد ، نمی داند کمتر از یک هفته دیگر باید بروم سر خانه و زندگی جدیدم و دارم داماد می شوم ... اد همین حالا او هم دارد برنامه ای که نوشته ام را به مشتری در سرور اصلی تحویل می دهد ، او پر از استرس است ، از اینکه منی که چهار هزار کیلومتر آن طرف تر نشسته ام و خدا نان اش را به من وصل کرده ، وسط این کارزار او را تنها بگذرارم و خانه خراب شود ، من دلم نمی خواهد او را نگران ببینم .

از چیدن خانه ی اجاره ای ام برگشته ام ، مامان می گوید برویم کارت های باقی مانده را پخش کنیم ، می گویم کارفرمای هلندی منتظر است ، کمی اصرار می کند ، اما من باید بروم پای کامپیوتر. به اتاقم که می رسم از دور داد می زند که : شده عین باباش ، خب، بهش بگو عروسیمه ، اونم آدمه می فهمه عروسی یعنی چی ...

۰۳ خرداد ۹۳ ، ۲۰:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سجاد شیرازی

فراموشی

زید ، در مواجهه با مساله دال بود . مساله دال زندگی زید را از روال عادی اش خارج کرده بود . زید از همان ابتدا ، به خاطر ناشناختگی مساله ی دال دچار ترس و استیصال بود . او احساس می کرد توانایی حل مساله دال را ندارد و برای همین خودش را به فراموشی میزد ، برای خودش کار و دغدغه درست می کرد تا از این مساله بگریزد. او ، در زمان و مکان الف به مشروبات الکلی و سایر لذت های پایه پناه می برد ، در زمان و مکان باء به هنر و ادبیات و در زمان و مکان جیم به عرفان و معنویات .

۲۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سجاد شیرازی